وه,چه خوب است درآغوش تو مأواکردن
چشم درچشم تو هرصبح وشبي واکردن
گم شدن ازهمه ي همهمه هادردل شهر
همدمي,همنفسي مثل تو پيدا کردن
رنگ هزيان مرا آبي رؤيايي کن
برتن شعر,خوشا جامه ي رؤيا کردن
حرف هاي دل ديوانه به چشمم جاري ست
عاشقي کاش بيايد به تماشا کردن
گيرم ازحسن به يوسف شدگي نزديکم
نيست درفکرکسي کارزليخا کردن
گاهي ازمهر سري هم به دل ما بزنيد
بايداين درد به گلخنده مداوا کردن
#مهدي_زکي_زاده
برچسب : نویسنده : fdehali2 بازدید : 238